نوشته شده توسط : رها

 

 

گریه میکنم بی آنکه شانه هایم بلرزند. .

اشک میریزم بی آنکه گونه هایم تر شود .آه ميكشم بي آنكه دلم بشكند

 

 

 

 

ديگر نگران نيستم

 

مرگ نزديك است...



:: بازدید از این مطلب : 383
|
امتیاز مطلب : 77
|
تعداد امتیازدهندگان : 26
|
مجموع امتیاز : 26
تاریخ انتشار : 24 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رها

 نقاشي ايران به دنيا يک هنر مخصوص را عرضه کرده است که در نوع خودش بي مانند است.  (Basil Gray)

تاريخ هنر نقاشي در ايران به زمان غارنشيني برميگردد. در غارهاي استان لرستان تصاوير نقاشي شده از حيوانات و تصاوير کشف شده است.  نقاشيها بوسيله (W.Semner) بر روي ديواره هاي ساختمانها در ملاير و فارس که به 5000 سال پيش تعلق دارند کشف شده است.

نقاشي هاي کشف شده در مناطق تپه سيالک و لرستان بر روي ظروف سفالي، ثابت مي کند که هنرمندان اين مناطق با هنر نقاشي آشنايي داشته اند.  

 

p114.jpg (58529 bytes)

همچنين نقاشيهايي از دوران اشکانيان، نقاشي هاي معدودي بر روي ديوار، که بيشتر آنها از قسمتهاي شمالي رودخانه فرات بدست آمده، کشف شده است. يکي از اين نقاشيها منظره يک شکار را نشان ميدهد.  وضعيت سوارها و حيوانات و سبک بکار رفته در اين نقاشي ما را بياد منياتورهاي ايراني مي اندازد.

در نقاشيهاي دوران هخامنشي، نقاشي از روي چهره بر ساير نقاشي هاي ديگر تقدم داشت. تناسب و زيبايي رنگها از اين دوران، بسيار جالب توجه است. نقاشي ها بدون سايه و با همديگر هماهنگي دارند. در بعضي از موارد، سطوح سياه پر رنگ را محدود کرده اند.

ماني، (پيامبر و نقاش ايراني)، که در قرن سوم زندگي ميکرد، يک نقاش با تجربه و ماهر بود. نقاشي هاي او يکي از معجزاتش بود.

نقاشي (Torfan) که در صحراي گال استان ترکستان در چين بدست آمد، مربوط است بسال 840 تا 860 بعد از ميلاد. 

اين نقاشي هاي ديوارنما مناظر و تصاوير ايراني را نمايش ميدهند. همچنين تصاوير شاخه هاي درختي در اين نقاشي ها وجود دارند. باستاني ترين نقاشي هاي دوران اسلامي، که بسيار کمياب است، در نيمه نخست قرن سيزدهم به وجود آمده بودند. مينياتورهاي ايراني (طرح هاي خوب و کوچک) بعد از سقوط بغداد در سال 1285 ميلادي بوجود آمدند.  از آغاز قرن چهاردهم کتابهاي خطي بوسيله نقاشي از صحنه هاي جنگ و شکار تزئين شدند. 

 

p115.jpg (293501 bytes)

چين از قرن هفتم به بعد به عنوان يک مرکز هنري، مهمترين انگيزه براي هنر نقاشي در ايران بود. از آن به بعد يک رابطه بين نقاشان بودائي چيني و نقاشان ايراني بوجود آمده است.

از لحاظ تاريخي، مهمترين تکامل در هنر ايراني، تقبل طرحهاي چيني بوده است که با رنگ آميزي که ادراک ويژه هنرمندان ايراني است مخلوط شده بود.  زيبايي و مهارت خارق العاده نقاشان ايراني واقعاً خارج از توصيف است. در قرن اول اسلامي، هنرمندان ايراني زينت دادن به کتابها را شروع کردند. 

کتابها با سرآغاز و حاشيه هاي زيبا رنگ آميزي و تزئين شده بود. اين طرحها و روشها از يک نسل به نسل ديگر با همان روش و اصلوب منتقل مي شد، که معروف است به "هنر روشن سازي".  هنر روشن سازي و زيبا کردن کتابها در زمان سلجوقيان و مغول و تيموريان پيشرفت زيادي کرد. شهرت نقاشي هاي دوران اسلامي شهرت خود را از مدرسه بغداد داشت.  

مينياتورهاي مدرسه بغداد، کلاً سبک و روشهاي نقاشي هاي معمولي پيش از دوره اسلامي را گم کرده است.  اين نقاشي هاي اوليه و بدعت کارانه فشار هنري لازم را ندارند.  مينياتورهاي مدرسه بغداد اصلاً متناسب نيستند. تصاوير نژاد سامي را نشان ميدهد؛ و رنگ روشن استفاده شده در آن نقاشي را. هنرمندان مدرسه بغداد پس از سالها رکود مشتاق بودند که آيين تازه اي را بوجود آورده و ابتکار کنند. نگاه هاي مخصوص اين مدرسه، در طرح حيوانات و با تصاوير شرح دادن داستانها است.

اگر چه مدرسه بغداد، هنر پيش از دوره اسلامي را تا حدي در نظر گرفته بود، که بسيار سطحي و بدوي بود، در همان دوره هنر مينياتور ايراني در تمام قلمرو اسلامي از آسياي دور تا آفريقا و اروپا پخش شده بود.

 

 

p116.jpg (239273 bytes)

از ميان کتابهاي مصور به سبک بغداد ميتوان به کتاب "کليله و دمنه" اشاره کرد. تصاوير نامتناسب و بزرگتر از حد معمول رنگ شده است؛ و فقط رنگهاي معدودي در اين نقاشيها بکار رفته است.

بيشتر کتابهاي خطي قرن سيزدهم، افسانه ها و داستانها، با تصاويري از حيوانات و سبزيجات تزئين شده است. يکي از قديمي ترين کتابهاي کوچک طراحي شده ايراني بنام "مناف الحيوان" در سال 1299 ميلادي بوجود آمده است. اين کتاب مشخصات حيوانات را شرح ميدهد. در اين کتاب تاريخ طبيعي با افسانه در هم آميخته شده است.

موضوعات اين کتاب که تصاوير بسياري دارد، براي آشنايي با هنر نقاشي ايراني بسيار مهم است. رنگها روشن تر و از روش مدرسه بغداد که روشي قديمي بود جلوتر است. 

پس از هجوم مغولان، يک مدرسه جديد در ايران به نظر ميرسيد. اين مدرسه تحت تأثير از هنر چيني و سبک مغول بود. اين نقاشي ها همه خشک و بي حرکت و خالص و يکسان، مانند سبک چيني است.

 

 

بعد از حمله مغول به ايران، آنها تحت تأثير از هنر ايراني، نقاشان و هنرمندان را تشويق کردند. در ميان نقاشي هاي هنرمندان ايراني ميتوان سبک مغول هم مشاهده کرد، لطافت ها، ترکيبات آرايشي، و خطوط کوتاه خوب که ميتوان آنها را بشمار آورد. نقاشي هاي ايراني بصورت خطي و نه ابعادي مي باشد. هنرمندان در اين زمينه از خود يک خلاقيت و اصالت نشان داده اند. 

هنرمندان مغول دادگاه سلطنتي نه فقط به تکنيک بلکه به موضوعات ايراني هم احترام گذاشتند. يک بخش از کارشان شرح دادن به آثار ادبي ايران مانند شاهنامه فردوسي بود. ميان موضوعات مختلف بيشترين علاقه آنها به تصويريسم (کتابهاي با تصاوير زياد) بود. 

بر خلاف مدارس مغول و بغداد بيشترين کارها از مدرسه هرات بجا مانده است. مؤسس اين سبک نقاشي مدرسه هرات بود؛ که از نياکان تيموريان بودند و اين مدرسه را بخاطر محل تأسيس آن مدرسه هراتي ناميدند.

p118.jpg (179405 bytes)

متخصاص هنر نقاشي بر اين باورند، که نقاشي در ايران در دوران تيموري به اوج خود رسيده بود. در طول اين دوره استادان برجسته اي، همچون کمال الدين بهزاد، يک متد جديد را به نقاشي ايران عرضه کرد. در اين دوره (تيموريان) که از سال 1370 تا 1405 ميلادي به طول انجاميد؛  هنر نقاشي و کوچک سازي به بالاترين درجه کمال رسيده و بسياري از نقاشان مشهور عمرشان را بر سر اينکار گذاشته اند.

دو کتاب با ارزش از زمان بايسغر باقي مانده است؛ يکي کتاب "کليله و دمنه" و ديگري کتاب "شاهنامه". هنر کوچک ايراني در کتاب شاهنامه که در سال 1444 ميلادي در شيراز رنگ آميزي شده است، بخوبي مشخص است.

يکي از اين طرح ها نشان دادن يک منظره زيبا از يک دادگاه ايراني است که به سبک چيني رنگ آميزي شده است. کاشي هاي سفيد و آبي ايراني همراه با فرشهاي زيباي ايراني بصورت هندسي نقش شده است. در يکي از کتابهاي دستنويس "خمسه نظامي گنجوي"، سيزده مينياتور زيبا بوسيله "ميرک" کشيده شده است.

p123.jpg (119074 bytes)

ساختگي بودن، حساسيت، و هنر نقاشي هاي بغداد از طرحهاي کشيده شده در کتاب "خمسه نظامي" کاملا مشهود است. اين قطعه با ارزش و فوق العاده هم اکنون در موزه بريتانيا قرار دارد. در اين قسمت از معماران و مهندسان مشغول ساختمان سازي هستند. اين نقاشي در سال 1494 ميلادي در هرات نقاشي شده است.

بهزاد، بهترين استاد سبک مدرسه هراتي، اين هنر را بسيار بسط داد. او سبک را اختراع کرد که قبل از او هرگز استفاده نشده بود.

يکي از برجسته ترين کارها کتاب شاهنامه فردوسي است که در کتابخانه گلستان ايران قرار دارد. اين شاهنامه در زمان سلطان بايسغر که يکي از شاهزادگان تيموري بود؛ به سبک مدرسه هراتي نقاشي شده است.

نقاشي هاي اين کتاب از نگاه رنگ آميزي و تناسب ترکيب دهنده تصاوير، در بالاترين حد زيبايي و استحکام قرار دارد. 

p124.jpg (88086 bytes)

در دوران صفويه مرکزيت هنر به شهر تبريز آمد. و برخي از هنرمندان هم در شهر قزوين ماندگار شدند. اما اصل سبک نقاشي صفويه در شهر اصفهان بوجود آمد. 

مينياتورهاي ايراني، در دوره صفويه در شهر اصفهان، از سبک چيني جدا شده و قدم در راهي جديد نهاد. اين نقاشان بعدها به سبک طبيعي متمايل شدند.  رضا عباسي مؤسس سبک "مدرسه نقاشي صفوي" بود. در نقاشي هاي دوران صفوي دگرگوني بسيار عالي در نقاشي ايراني رخ داد.

طرحهاي اين دوره يکي از بهترين و زيبا ترين و با سليقه ترين طرحهاي نقاشان ايراني است که نشان دهنده ذوق نقاشان ايراني است. مينياتورهاي خلق شده در اين دوره(مدرسه صفوي)،  هيچکدام منحصراً با هدف مزين کردن کتابها کشيده نشده اند. سبک صفوي بسيار بهتر و ملايم تر از سبک مدرسه تيموريان (هراتي) و مخصوصاً سبک مغولي است.

 

 

p117.jpg (291231 bytes)

در نقاشي نقاشان دوران صفوي آشکار شدن تخصص آنها در اين رشته بوضوح مشخص است. بهترين معرف از اين دوره نقاشي هاي هستند که در عمارت چهل ستون و عالي قاپو کشيده شده است. 

در نقاشي هاي صفوي، موضوع اصلي شکوه و زيبايي اين دوره است. موضوعات نقاشي ها بيشتر حول محور بارگاه سلاطين، اشراف زادگان، کاخ هاي زيبا، مناظر زيبا و صحنه هايي از جنگ ها است.

در اين نقاشي ها انسانها با لباسهاي پرخرج نخ کشي، صورتهايي زيبا و مجسمه هاي ظريف رنگين به طور پر هيجان روشن به تصوير کشيده شده است. هنر نقاشي در طول دوران صفوي هم زياد و هم داراي کيفيت بهتر شد. در اين نقاشي ها آزادي بيشتر و مهارت و دقت بيشتر مشهود است.

هنرمندان بيشتر به اصول کلي پرداخته و از جزئيات غير ضروري اجتناب، که در شيوه هراتي و تبريزي بکار رفته بود، خودداري کردند. صافي خطوط، بيان زود احساسات و متراکم شدن موضوعات از مشخصات سبک نقاشي صفوي است. از آنجاييکه در اواخر دوران صفوي، از لحاظ جنبه فکري اختلافات جزئي در رنگ آميزي بوجود آورد، ميتوان به ظهور سبک اروپايي در اين نقاشي ها پي برد.

نقاشي هاي دوران قاجاريه (قرن شانزدهم ميلادي) يک ترکيبي از سبک هنرهاي اروپايي کلاسيک و سبک و تکنيک مينياتورهاي دوران صوفي است. در اين دوران "محمد غفاري (کمال الملک)" سبک کلاسيک اروپايي را در ايران رواج داد. در اين دوران سبکي از نقاشي بوجود آمد که بنام "قهوه خانه" شناخته شد. اين نوع نقاشي يک پديده جديد در تاريخ هنر ايراني است. سبک "قهوه خانه" عامه پسند و مذهبي است. موضوعات اين سبک بيشتر تصاوير پيامبران و امامان، شعائر مذهبي، جنگها و نام آوران ملي بودند. "قهوه خانه ها" رفته رفته جاي خود را در بين مردم معمولي باز نمودند. در اين مکان داستان سرايان و نقالان داستانهاي حماسي و مذهبي را براي مردم بازگو ميکردند. هنرمندان همان داستانها را بر روي ديوارهاي اين "قهوه خانه ها" نقاشي کرده بودند. قبلا در گذشته که پادشاهان و اشراف زادگان نقاشان را پشتيباني ميکردند؛ اما اينبار هنرمندان به درخواست مردم عادي آن مناظر را بر روي ديوارها ميکشيدند و به اين کار علاقمند بودند.

در بيشتر اين قهوه خانه ها اين مناظر که بيشتر به درخواست عمومي بود رنگ آميزي شده بود. زيباترين مثالها در موزه اصلي تهران و همينطور در بعضي از موزه هاي خصوصي داخل و خارج از کشور نگهداري ميشود. نقاشي هاي ايراني، يک نوع ملاحت را که بي شباهت به هر چيز ديگر است به تماشاگر عرضه ميکند. آنها يک ارتباط بيکران با داستانهاي حماسي نگه داشته اند. نقاشي ايراني، بعنوان يکي از بزرگترين سبکهاي نقاشي در آسيا مطرح است. آسمان هاي روشن (آبي)، زيبايي شگفت انگيز شکوفه ها و در ميان آنها انسانهايي که دوست ميدارند و انسانهايي که تنفر دارند، خوشگذران و افسرده، به موضوعات مختلف نقاشان ايراني شکل ميدهند.  

 

منبع:www.honarsara.com



:: بازدید از این مطلب : 653
|
امتیاز مطلب : 53
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : 3 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رها

ایمان ،همانا باور داشتن به طلوع سپیده دمان و بارور شدن مزارع و کشت دانه و برداشت محصول و غیره است و چیزی جز آن نیست .به بر آورده شدن آرزوهای خود اینگونه ایمان داشته باشیم .....



:: بازدید از این مطلب : 647
|
امتیاز مطلب : 49
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : 10 خرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رها

 

      

  نام تخت جمشید در زمان ساخت «پارسَه» به معنای «شهر پارسیان» بود. یونانیان آن را پِرسپولیس (به یونانی یعنی «پارسه‌شهر») خوانده‌اند. در فارسی معاصر این بنا را تخت جمشید یا قصر شاهی جمشید پادشاه اسطوره‌ای ایران می‌نامند که در شاهنامه فردوسی نیز آمده‌است.

قدیمی‌ترین بخش پارسه بر پایهٔ یافته‌های باستان‌شناسی مربوط به سال ۵۱۵ پیش از میلاد است. آنگونه که در منابع متعدد و گوناگون تاریخی آمده‌است ساخت پارسه در حدود ۲۵ قرن پیش در دامنه غربی کوه رحمت، به عبارتی میترا یا مهر و در زمان داريوش بزرگ آغاز گردید و سپس توسط جانشینان وی با تغییراتی در بنای اولیه آن ادامه یافت. بر اساس خشت نوشته‌های کشف شده در پارسه در ساخت این بنای با شکوه معماران، هنرمندان، استادکاران، کارگران، زنان و مردان بی‌شماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق از مزایای بیمهٔ کارگری نیز استفاده می‌کردند.ساخت این مجموعه بزرگ و زیبا بنا به روایتی ۱۲۰ سال به طول انجامید.

کاخ‌های پارسه در نزدیکی رود کوچک پلوار که به رود کر می‌ریزد ٬ بر روی سکوئی که ارتفاع آن بین ۸ تا ۱۸ متر بالاتر از سطح جلگهٔ مردوشت است، بنا شده‌اند در حالی که طرف شرقی ان بر روی کوه رحمت است و سه طرف دیگر با دیوارهای حافظ شکل داده شده‌اند.دیوارهای حافظ با توجه به شیب زمین تغییر ارتفاع می‌دهند.

ورود سکو، دو پلکان‌ است‌ که روبروی یکدیگر و در بخش شمال غربی مجموعه قرار دارندکه همچون دستانی است که آرنج خویش را خم کرده و بر آن است تا مشتاقان خود را از زمین بلند کرده و در سینه خود جای دهد. این پلکان‌ها از هر طرف‌ ۱۱۱ پله‌ٔ پهن‌ و کوتاه(به ارتفاع۱۰ سانتیمتر)‌ دارند. بر خلاف عقیده بسیاری از مورخین که مدعی بودند ارتفاع کم پله‌ها به خاطر این بوده که اسب‌ها نیز بتوانند از پله‌ها بالا بروند، پله‌ها را کوتاهتر از معمول ساخته‌اند تا راحتی و ابهت میهمانان (که تصاویرشان با لباسهای فاخر و بلند بر دیوارهای پارسه نقش بسته) هنگام بالا رفتن حفظ شود. بالای‌ پلکان‌ها، بنای‌ ورودی‌ تخت‌ جمشید، «[دروازه‌ بزرگ‌]» یا «[دروازه خشایارشا|دروازهٔ خشایارشا]» یا دروازه ملل، قرار گرفته‌است. ارتفاع این بنا ۱۰ متر است. این بنا یک ورودی اصلی و دو خروجی داشته‌است که امروزه بقایای دروازه‌های آن برجاست. بر دروازهٔ غربی و شرقی طرح مردان بالدار و بر و طرح دو گاو سنگی‌ با سر انسانی‌ حجاری‌ شده‌ است‌. این دروازه‌ها در قسمت فوقانی با شش کتیبهٔ میخی تزیین یافته‌اند. این کتیبه‌ها پس از ذکر نام اهورامزدا به اختصار بیان می‌کند که: «هر چه بدیده زیباست، به خواست اورمزد انجام پذیرفته‌است.»

دو دروازه‌ خروجی‌ یکی‌ رو به‌ جنوب‌ و دیگری‌ رو به‌ شرق‌ قرار دارند و دروازه جنوبی‌ رو به‌ کاخ‌ آپادانا، یا کاخ‌ بزرگ‌ بار، دارد.

کاخ آپادانا از قدیمی‌ترین کاخ‌های پارسه است. این کاخ که به فرمان داریوش بزرگ بنا شده‌است، برای برگزاری جشن‌های نوروزی و پذیرش نمایندگان کشورهای وابسته به حضور پادشاه استفاده می‌شده‌است.

این کاخ توسط پلکانی در قسمت جنوب غربی آن به «کاخ تچرا» یا «کاخ آینه» ارتباط می‌یابد. کاخ آپادانا از ۷۲ ستون تشکیل شده‌است که در حال حاضر ۱۴ ستون آن پابرجاست ته ستونهای ایوان کاخ گرد ولی ته ستونهای داخل کاخ مربع شکل می‌باشد

کاخ صدستون

وسعت این کاخ در حدود ۴۶۰۰۰ مترمربع است و سقف آن به‌وسیلهٔ صد ستون که هر کدام ۱۴ متر ارتفاع داشته‌اند، بالا نگه داشته می‌شده‌است.

کاخ‌ شورا

به این مکان کاخ شورا یا تالار مرکزی می‌گویند. احتمالاً شاه در اینجا با بزرگان به بحث و مشورت می‌پرداخته‌است. با توجه به نقوش حجاری شده، از یکی از دروازه‌ها شاه وارد می‌شده و از دو دروازه دیگر خارج می‌شده‌است. به این دلیل به این جا کاخ شورا می‌گویند که در اینجا دوسر ستون انسان وجود داشته که جاهای دیگری نیست و سر انسان سمبل تفکر است.

سرانجام پارسه

مجموعه‌ کاخ‌های‌ تخت‌ جمشید، در سال‌ (۳۳۰ پیش‌ از میلاد) به‌ دست‌ اسکندر مقدونی به‌ آتش‌ کشیده‌ شد و تمام‌ بناهای‌ آن‌ به‌ صورت‌ ویرانه‌ در آمد.از بناهای‌ بر جای‌ مانده‌ و نیمه‌ ویرانه‌، بنای‌ مدخل‌ اصلی‌ تخت‌ جمشید است که‌ به‌ کاخ‌ آپادانا معروف‌ است‌ و مشتمل‌ بر یک‌ تالار مرکزی‌ با ۳۶ ستون‌ و سه‌ ایوان‌ ۱۲ ستونی‌ درقسمت‌های‌ شمالی‌، جنوبی‌ و شرقی‌ است‌ که‌ ایوان‌های‌ شمالی‌ و شرقی‌ آن‌ به‌وسیله‌ پلکان‌هایی‌ به‌ حیاط‌های‌ مقابل‌ متصل‌ و مربوط‌ می‌شوند. بلندی‌ صفه‌ در محل‌ کاخ‌ آپادانا ۱۶ متر و بلندی‌ ستون‌های‌ آن‌ ۱۸ متر است‌. این‌مجموعه‌ در فهرست‌ آثار تاریخی‌ ایران و نیز در فهرست میراث جهانی یونسکو به‌ ثبت‌ رسیده‌ است‌.

جایگاه کنونی این سازه

در دورهٔ نو و با بازگشت و پیدایش حس میهن خواهی در میان ایرانیان و ارجگذاری به گذشتگان این سرزمین، پارسه اعتبار بسیاری یافت. در زمان حکمرانی خاندان پهلوی در ایران به این بنا توجه فراوانی گردید و محمدرضاشاه پهلوی جشن‌های دوهزار و پانصد سال شاهنشاهی ایران را در این سازهٔ کهن انجام داد. با آغاز رویداد انقلاب اسلامی این سازه را یادگار شاهان خواندند و بسیار مورد بی‌مهری قرار دادند.از جمله آیت الله خلخالی اولین حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب برای تخریب آن عازم شد، اما با مقاومت مردم و پرسنل پارسه ناکام ماند.ولی امروزه می‌توان پارسه را نام‌آورترین و دوست‌داشتنی‌ترین سازه در ایران و در میان ایرانیان و همچنین نماد شکوه گذشتگان دانست.

سد سیوند در ۹۵ کیلومتری شمال شیراز، ۵۰ کیلومتری شهر باستانی پارسه و حدود ۱۰ کیلومتری پاسارگاد بر روی رودخانهٔ سیوند ساخته شده‌است. رودخانهٔ پلوار بین این دو محوطهٔ باستانی ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسکو (پارسه و پاسارگاد) در کنار آرامگاه کوروش و در دل تنگه بلاغی جریان داد.با آبگیری این سد مخالفت‌های بسیاری صورت گرفته‌است.معترضان به آب گیری سد سیوند معتقدند آب گیری این سد پیامدهای ناگواری را برای میراث فرهنگی و طبیعی منطقهٔ دشت پاسارگاد و تنگه بلاغی به همراه خواهد داشت.

منابع



:: بازدید از این مطلب : 599
|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : 16 ارديبهشت 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رها

 لئوناردو واوینچی

                                         

 

لئوناردو داوینچی در سال ۱۴۵۲ در یک روستای توسکانی زاده شد. پدرش کارمند دولت و مادرش در مهمانخانه ای خدمتکار بود. او دوران کودکی را نزد پدربزرگش و تحصیلات ابتدایی را در مدرسه دهکده محل سکونتش گذراند و با حل مسائل مشکل ریاضی نشان داد که از هوش زیادی برخوردار است. او را به شاگردی به هنرکده‌ای در فلورانس فرستادند تا نزد آندرئا دل وروکیو (۱۴۳۵-۱۴۸۸) که نقاش و پیکرتراش بود، آموزش ببیند.داوینچی پیکرتراشی را از استادان فن آموخت و سپس به میلان رفت. پس از بازگشت به فلورانس در مدت ۴ سال تابلوی معروف مونالیزا را خلق کرد (که در موزه لوور پاریس نگهداری میشود).

وروکیو استاد پیکرتراش داوینچی بسیار نامدار بود به گونه‌ای که شهر ونیز ساخت بنای یادبود بارتولومئو کولئونی را به او واگذاشت. کولئونی سرداری بود که بیش از دلاوریهای نظامی، از جهت اعمال نوعدوستانه خود حق بر گردن مردم ونیز داشت.

در آتلیه‌ای که قابلیت ساخت چنین شاهکارهایی را داشت، لئوناردوی جوان محققا می‌توانست چیزهای زیادی بیاموزد. بدون شک در آنجا با رموز فنی کارهای ریخته گری و کارهای فلزی آشنا شده و آموخته‌است که چگونه با مطالعه و مشاهده دقیق مدلهای برهنه و پوشیده، تابلوها و تندیس‌هایی را پدید آورد.

او همچنین به پژوهش درباره گیاهان و جانوران مختلف پرداخت تا بتواند از آنها در تابلوهایش استفاده کند؛ فزوده بر آن، دانش گسترده‌ای در باره نورشناسی، ژرفا نمایی و استفاده از رنگها کسب کرد. چنین آموزشی کافی بود که از هر نوجوان با استعداد دیگری هنرمندی برجسته بسازد، و در واقع شمار زیادی از نقاشان و پیکر تراشان خوب از هنر آموزان آتلیه موفق وروکیو بودند. 

 لئوناردو در سال ۱۴۷۲ به عضویت گروه قدیس لوقا درآمد. مرکز این گروه یا اتحادیه، که عمدتاً از داروفروشان، پزشکان، و هنرمندان تشکیل شده بود، در بیمارستان سانتا ماریانوئووا بود. احتمالا لئوناردو در آنجا فرصتی برای آموختن کالبدشکافی به دست آورد. در ۱۴۷۸ شورای شهر از او خواست نمازخانه سان برناردو در کاخ وکیو را نقاشی کند. ولی بنا به علتی، این مأموریت را انجام نداد.


از دامنه وسیع آفرینشگری ذهن لئوناردو اطلاعاتی در دست است، زیرا شاگردان و مریدانش، دفاتر پیش طرح‌ها و یادداشتهای او را به دقت برای ما حفظ کرده‌اند، دفاتری با هزاران صفحه مملو از نوشته‌ها و طراحی‌ها و گزیده کتابهایی که می‌خوانده، و پیش نویس کتابهایی که قصد نگارششان را داشته‌است. هر چه بیشتر از این اوراق را بخوانیم کمتر دستگیرمان می‌شود که چگونه آدمیزاده‌ای توانسته‌است در همه آن حوزه‌های گوناگون پژوهشگری، به کمال برسد و در تقریباً همه آنها خدمات ارزنده و مهمی انجام داده باشد.



:: بازدید از این مطلب : 682
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : 18 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رها

 

 

 (تندیس استاد فرشچیان در روبه‌روی موزه فرشچیان، مجموعه فرهنگی سعدآباد)

 

فرشچیان متولد ۴ بهمن۱۳۰۸ در اصفهان است. پدر فرشچیان که نماینده فرش اصفهان بود با دیدن استعداد فرزندش، وی را به کارگاه نقاشی استاد حاج میرزا آقا امامی برد.

فرشچیان پس از آموزش نزد استاد امامی و بهادری و دانش‌آموختگی از مدرسه هنرهای زیبای اصفهان، برای گذراندن دوره هنرستان هنرهای زیبا به اروپا سفر کرد و چندین سال به مطالعهٔ آثار هنرمندان غربی در موزهها پرداخت. بنا بر گفته وی در موزه‌های اروپا، اول کسی بود که وارد موزه می‌شد با بسته‌ای از کتاب و قلم، و در نهایت آخر از همه، خود او بود که از موزه خارج می‌شد.

پس از بازگشت به ایران، فرشچیان کار خود را در اداره کل هنرهای زیبای تهران آغاز کرد و به مدیریت اداره ملی و استادی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران برگزیده شد.


محمود فرشچیان، هم اکنون در نیوجرسی آمریکا ساکن است و سفرهای دوره‌ای و فصلی به ایران دارد.

فیلم مستندی نیز با عنوان عشق‌پرداز به کارگردانی محمد هادی کاویانی، با حضور استاد عزت الله انتظامی، پرویز پورحسینی و با صدای زیبا بروفه در نکوداشت او ساخته شده‌است که در آیین رونمایی کتاب پنجم استاد به نمایش در آمد. آخرین و پنجمین جلد از کتاب آثار "محمود فرشچیان" شامل تازه‌ترین آثار این هنرمند از سوی انتشارات گویا شامل ۱۵۰ اثر نگارگری و طراحی از تازه‌ترین آثار محمود فرشچیان در ۲۵۸ صفحه رنگی با کاغذ گلاسه در سال ۱۳۸۷ منتشر شده‌ است. ناصر میرباقری ناشر این کتاب درباره ویژگی‌های این کتاب گفته‌است که این کتاب در قطع رحلی سلطانی در ۸ رنگ، در جلدهای مختلف چرمی، گالینکور با قاب مخصوص به خود روانه بازار شده که برای اولین بار در کتاب‌های آثار فرشچیان از رنگ متالیک نیز استفاده شده است.

برخی از آثار وی عبارتند از:

  • «ضامن آهو»: طرحی از شمایل امام رضا
  • «پنجمین روز آفرینش»: در این تابلو همهٔ مخلوقات زمینی و آسمانی به ستایش پروردگار مشغول‌اند.
  • «عصر عاشورا
  • طراحی ضریح امام رضا
  • آخرین تابلوی او «کوثر» به نام خانم فاطمه زهرا (س) می‌باشد.

 



:: بازدید از این مطلب : 624
|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : 12 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رها

بر ما سالی گذشت .بر زمین گردشی و بر روزگار حکایتی ..امید که آن  کهنه رفته باشد به نکویی و این نو همی آید به شادی.. 

                                                                                       سال نو مبارک



:: بازدید از این مطلب : 623
|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : 1 فروردين 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رها

 

ا

انسان‏، از نخستین ادوار زندگی اجتماعی، متوجه بازگشت و تكرار برخی از رویدادهای طبیعی، یعنی تكرار فصول شد. نیاز به محاسبه در دوران كشاورزی ، یعنی نیاز به دانستن زمان كاشت و برداشت، فصل بندی ها و تقویم دهقانی و زراعی را به وجود آورد. نخستین محاسبه فصل ها، بی گمان در همه جوامع با گردش ماه كه تغییر آن آسانتر دیده می شد صورت گرفت. و بالاخره در نتیجه نارسایی ها و ناهماهنگی هایی كه تقویم قمری، با تقویم دهقانی داشت، محاسبه و تنظیم تقویم بر اساس گردش خورشید صورت پذیرفت. سال در نزد ایرانیان از زمانی نسبتا كهن به چهار فصل سه ماهه تقسیم شده و همان طور كه ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است آغاز سال ایرانی از زمان خلقت انسان ( یعنی ابتدای هزاره هفتم از تاریخ عالم) روز هرمز از ماه فروردین بود، وقتی كه آفتاب در نصف النهار ، در نقطه اعتدال ربیعی ، و طالع سرطان بود.

 

 پیدایش جشن نوروز 

جشن نوروز را به نخستین پادشاهان نسبت می دهند. شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری چون فردوسی، عنصری، بیرونی، طبری و بسیاری دیگر كه منبع تاریخی و اسطوره ای آنان بی گمان ادبیات پیش از اسلام بوده ، نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می دانند.

در خور یادآوری است كه جشن نوروز پیش از جمشید نیز برگزار می شده و ابوریحان نیز با آن كه جشن را به جمشید منسوب می كند یادآور می شود كه : «آن روز كه روز تازه ای بود جمشید عید گرفت؛ اگر چه پیش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود».

جشن نوروز دست كم یك یا دو هفته ادامه دارد. ابوریحان بیرونی مدت برگزاری جشن نوروز را پس از جمشید یك ماه می نویسد: « چون جم درگذشت پادشاهان همه روزهای این ماه را عید گرفتند. عیدها را شش بخش نمودند: 5 روز نخست را به پادشاهان اختصاص دادند، 5 روز دوم را به اشراف، 5 روز سوم را به خادمان و كاركنان پادشاهی، 5 روز چهارم را به ندیمان و درباریان ، 5 روز پنجم را به توده مردم و پنجه ششم را به برزگران. ولی برگزاری مراسم نوروزی امروز، دست كم از پنجه و «چهارشنبه آخر سال» آغاز می شود و در «سیزده بدر» پایان می پذیرد. ازآداب و رسوم كهن پیش از نوروز باید از پنجه، چهارشنبه سوری و خانه تکانی یاد کرد.

اعضاى خانواده همه در تب و تابند، تا ساعت تحويل سال نو اندکى بيشتر نمانده ، دختر خانواده با نگرانى سفره هفت سين را مى نگرد ، گاه چيزى را اندکى جابجا مى کند، زاويه آيينه را تغيير مى دهد تا قرآن و سبزه در دل آن بنشيند، همه اعضاى خانواده به دور سفره عيد مى نشيند و سال نو را با صميمت آغاز مى کنند. نوروز درپاى سفره ايى که اجزاء آن همگى راز آلود و زيبايند آغاز شده است ؛ سنت زيبايى که خانواده را ملزم مى سازد دراين لحظه همه در کنار يکديگر قرار گيرند نقش برجسته و مهمى در وفاق و همبستگى ميان اعضاء خانواده دارد به ويژه اهميت اين سنت وقتى آشکار مى شود که در جوامع امروز با کمرنگ شدن ارزش و اهميت خانواده روبرو هستيم. اجزاء سفره عيد يا سفره هفت سين و نماد آن اجزاء چيست از کجا آغاز شده و چگونه به ما رسيده است؟ سفره هفت سين با نوروز پيوند نا گسستنى دارد و جزيى از آن است، و چنانکه در مقاله " بدين بايستگى روزى " آمد ، گذشته نوروز و نقطه آغازين آن چندان مبهم و به افسانه آميخته است که براى يافتن چرايى آن جز توسل به اسطوره ها و افسانه ها راهى باقى نمى ماند.

امروزه اين خوان نوروزى در اقصى نقاط کشور گسترده مى شود: " سفره ايى محدود به ترکيب لغوى سين درهمه جا رايج نيست اما اصل گسترش سفره عموميت دارد. چه در تمام شهرها و روستاهاى ايران گسترده مى شود... اين خوان مجموعه اى است بسيارمتنوع از آنچه که در زندگى به آن محتاجند"(1) برخلاف تصور عامه که هفت سين را فرا گير و همگانى مى دانند انواع ترکيبات ديگر با عدد هفت در کشورمان رايج است مانند هفت شين که درميان هموطنان زرتشتى رواج دارد: بعضى هفت سين را در اصل هفت شين مى دانند: شراب و شکر، شهد و شير ، شمع و شمشاد و شانه يا شايه ( ميوه) و برخى آن را صورت دگر گونه هفت چين مى آورند يعنى هفت چيز چيده شده از درخت. اين سنت ارزنده چنان مسخ شده که هفت ميم نيز بر سر سفره نهاده اند: مرغ ، ماهى ، ميوه ، ماست ،مربا، مسقطى و ميگو"(2) چنانکه بر مى آيد در سفره عيد آنچه مشترک است عدد هفت است و آينه و کتاب مقدس ( در ميان مسلمانان قرآن و زرتشتيان اوستا) و البته آب وماهى زنده در درون آن .

عدد هفت عددى مقدس در نزد ملل مختلف است واز جمله در ايران به دلايلى اين عدد مقدس شمرده مى شده است: هفت آسمان، هفت شهرعشق، هفت خوان رستم و هفت سين يا شين يا ميم سفره عيد از حضور مستمر اين عدد در سنن و عقايد اين ملت حکايت دارد. " هفت نزد ايرانيان عدد مقدسى است و با هفت امشا سپندان يا هفت جاودانه مقدس ارتباط کامل دارد"(3) امشاسپندان يا جاودانان مقدس، مقدسان بى مرگ يا جاودانان پاک، صفات پاک اهورامزدا هستند و نامهايشان به ترتيب عبارتند از: ( واژه ها به صورت فارسى آمده نه پهلوى و اوستايي)؛1- بهمن 2- ارديبهشت 3- شهريور 4- سفندارمذ يا اسفند 5- خرداد 6- اَمـِرتات يا امرداد يا بنابر غلط مشهور مرداد. " آنچه از اوستا بر مى آيد در راس اين شش امشاسپندان گاه "سپنته مئينيو" قرار داشته و گاه اهورا مزدا، و با اين افزوده عدد هفت را کامل مى کرده اند.

همچنين گاه به جاى اهورا مزدا، ايزد سروش را براى کامل کردن عدد هفت افزوده اند"(4) متاسفانه تاکنون ميان اجزاء هفت سين ( آنچه بيشترين فراوانى را ميان ملت ايران دارد) و هفت امشاسپند ارتباط معنايى يافت نشده است :وهومن يا بهمن به معناى انديشه نيک اشه وهيشته يا ارديبهشت به معناى بهترين و بالاترين راستى و پاکى خشثروئيريه يا شهريور با معناى بهترين و بالاترين راستى و پاکى سپنته آرمئى تى يا سفندارمذ ( اسفند) فروتنى مقدس هئوروتات يا خرداد: رسايى و تندرستى امرتات يا بيمرگى ( الف در اول کلمه امرتات نفى کننده است مرداد به تنهايى به معنى مرگ و نيستى است) " اگر در درازاى زمان هفت "سيني" يا هفت ميوه يا گل يا سبزى که با سين آغاز مى شوند و هر يک با نشانه اى از با رورى و تندرستى تلقين شده اند، در آنجا بايد پاى ذوق لطيف ايرانى را جستجو کرد. آن چيزهايى که امروزه، خوان ما را زنيت مى بخشد و همه اهل خانه را به جهانى از شادى و سرسبزى فرا مى خواند چيست، سبزه نو دميده است و سنبل خوش بر و خوش بو، سيب که ميوه اى بهشتى نام گرفته است و نمادى از زايش است ، سمنو اين مائده تهيه شده از جوانه گندم که بخشى از آيين هاى باستانى را ياد آورى مى کند.

سنجد که بوى و برگ و شکوفه درخت آن محرک عشق و دلباختگى است. سير که از دير زمان به عنوان دارويى براى تندرستى شناخته شده است، دانه هاى سپند(اسفند) که نامش به معنى مقدس است و دانه هاى به رشته کشيده آن زينت بخش خانه هاى روستايى و دافع چشم بد. ما بر اين خوان آيينه مى گذاريم که نور و روشنايى مى تاباند، شمع مى افروزيم که روشنايى و تابش آتش را به ياد مى آورد ، تخم مرغ که تمثيلى از نطفه و بارورى است، کاسه آب زلال به نشانه همه آبهاى خوب جهان و ماهى زنده در آب به نشانه تازگى و شادابى ."(5) با مقايسه اى ميان معناى نام امشاسپندان ( که نام 6 ماه از سالهاى شمسى نيز هست) و کنايات و استعاره هاى اجزاء سفره هفت سين آشکار مى گردد که جز سپنته و اسفند که تنها تکرار واژه است ايندو ارتباط ديگرى با يکديگر ندارند و اين ناشى از مسخ و قلب اين سنت کهن در طى اعصار طولانى است.

به هر روى تنها مى توان گفت که خوان نوروزى که اجزاء آن با عشق چيده شده است ، بر رخسار زيباى محبت و مودت خانوادگى زيبايى طبيعت و رنگ هاى اعجاب آور آن را هم خواهد افزود .

چرا که نوروز جشن طبيعت و جشن نوشدن زندگى است.

 



:: بازدید از این مطلب : 567
|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : 19 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رها
سپندار مزدگان جشنی است که ایرانیان هزاران سال آن را برای بزرگداشت گاهواره ای که در آن می زیند و نیز مهری که به همسران و دلدادگان خویش دارند در واپسین ماه سال و به فرا خور پیشواز سال نو بهر پا داشته اند .این جشن را امروزه با نام اسفندگان "روز مهر ایرانی" یعنی بیست و نهم بهمن ماه میشناسیم.
 
خبرگزاري ميراث فرهنگي _ گروه ميراث فرهنگي _در ميان جشن‌هاي پرشمار ايراني، سپندارمذگان جشني است كه ايرانيان هزاران سال آن را براي بزرگداشت گاهواره‌اي كه  درآن مي زيند و نيز مهري كه به همسران و دلدادگان خويش دارند در واپسين ماه سال و به فراخور پيشواز سال نو برپا داشته ‌اند. اين جشن كهن و زيبا سپندارمذگان نام دارد كه امروزه آن را با نام اسفندگان- روز مهر ايراني يعني  بيست و نهم بهمن ماه مي‌شناسيم .
 
واژه سپندارمذ بر آمده از دو واژه ايراني كهن سپنتا به مينو (معناي) سپند- مقدس و ارمه ايتي به مينوي فروتن و بردبار است، كه روي هم رفته بردباري سپند خواهد بود.
 
اين ايزدبانو نماد باروري بوده و جايگاه ويژه‌اي در ميان ايرانيان دارد، زيرا بانوان و زمين هر دو بارورند و فزاينده جهان كه در مهر و فروتني نيز به فرشته سپندارمذ مي‌مانند و به فرنود (دليل) همين جايگاه والاي اين ايزد است كه ايرانيان روز سپندارمذ دوازدهمين ماه سال اسفند، در گاهشمار باستاني را كه امروزه و برپايه گاهشمار نوين (خامي) بيست و نهم بهمن ماه است، جشن مي‌گيرند.
 
در باور ايرانيان سپندارمذ ايزد نگهبان زمين و پشتيبان بانوان پاكدامن است و نيز فردوسي بزرگ پاكدامني و فرهمندي بانوان ايراني را اين‌چنين در شاهنامه جاودانه كرده است:
خردمند و با دانش و ناز و شرم
سخن گفتن خوب و آواي نرم
 
در روز جشن اسفندگان مردان به بانوان پيشكش‌هايي زيبا داده و همسران و دلدادگان يكديگر را گرامي مي‌دارند و نيز اين روز است كه مهر به ميهن را يادآور مي شود.
 
در اين جشن كه بيروني نيز در آثار الباقيه از آن نام برده، بانوان به گونه‌اي نمادين خانه و شهر را در دست مي گيرند و به همين روي اين جشن مردگيران نيز ناميده مي‌شود در اين روز مردان گوش به فرمان بانوان خويش بوده و همه گونه آرزوهاشان را برآورده مي‌كنند. هم‌چنين در اين جشن دختران جوان آزاد بوده‌اند تا همسر آينده خود را خويش برگزينند.
 
به هر روي هزاران سال است كه در فرهنگ ايراني زنان و مردان با هم برابر بوده و ارزش هركس برپايه شايستگي سنجيده مي‌شود .
 

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 618
|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : 19 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رها

سلام میخوام یه کتاب جالب که تازه چاپ شده به دوستان خوبم معرفی کنم:

اسم این کتاب" نمایش های زنانه ایران "است.و در موردجشن هاو سرود هایی هست که زنان قدیم

ایران اجرا میکردند.این کتاب نوشته جناب آقای جواد انصافی(عبدلی) و همسر محترمشون خانم فروغ یزدان عاشوری میباشد .راستی طراح روی جلدش من هستم

چند تا از فهرست های این کتاب رو براتون مینویسم:

1-نمایش مورچه داره ...........

2-نمایش یک حمومی...........

3-نمایش هوو دارم هوو..........

4-نمایش عمو سبزی فروش..........

5-نمایش بشکن بشکنه...........

بهتون پیشنهاد میکنم حتما این کتاب رو بخونید واقعا متفاوته.



:: بازدید از این مطلب : 584
|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : 19 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رها

 

 

گفته میشود نخستین ساکنین فلات ایران حدود ۵۰۰۰سال پیش از میلاد استقرار یافتند.تا پیش از آن انسانها به صورت غار نشینی زندگی میکردند .

کهن ترین آثار مکشوف از ایران پیکره های سفالینی هستند که از تپه سراب کرمانشاه بدست آمده اند.

ساخت سفال از دوران نوسنگی در ایران رواج یافت.این سفالینه ها در آغاز بسیار زمخت و عاری از تزئینات بود.اختراع چرخ سفالگری را به هزاره چهارم پیش از میلاد مربوط میدانند.همچنین نحوه پختن سفال در کوره نیز مربوط به همین دوره است.

آثار فلزی نیز از این دوره به دست آمده است که از جمله آثار فلزی مکشوف این دوره میتوان به تندیسک گاو نر با اندام انسانی که در پوششی نقشدار تجسم شده و آن را در حال نیایش نشان میدهد مشاهده کرد.

هنر اشکانی(پارتیان)

از هنر این این دوره اطلاعات زیادی در دست نیست و آثار مکشوف به دلیل در دسترس نبودن معیار های معتبر تاریخگذاری کمتر راهگشا هستند.

از جمله آثار برجسته به جای مانده از این دوره کاخ پارتی آسور است که از خشت خام و آجر ساخته شده است.کاربرد آجر از هزاره سوم پیش از میلاد در بابل معمول بوده وبعد از آن نیز در کاخهای ساسانی به کار رفت.

معماری این دوره از نظر ساختمان سازی خیلی معمولی ومتعارف بوده است.

کاخ هترا یا حضرا  ومعبد کنگاور که در عصر باستان "کنکوربار"نام داشت  مربوط به این دوران هستند.

هنر گچبری نیز در این دوران بسیار رواج یافت.بهترین آثار گچبری این دوره را  میتوان آثار تزئینی روی دیوار های مکشوف در اسور .اوروک(در عراق)و کوه خواجه (در سیستان)یافت.

هنر های مستظرفه یا صنایع دستی در این دوره رواج یافت. علاوه بر اینها حجاریها و مجسمه های کوچکی که از گل پخته ساخته شده بودند و یا مجسمه های مفرغی یا از جنس عاج که به نحو ناشیانه و زمخت ساخته شده اند نمونه هایی از آثار به جای مانده از این دورانند.

ادامه دارد....



:: بازدید از این مطلب : 668
|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : 4 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رها

 

هنر ساسانی

 

هنر ساسانی را باید اصالتا هنری شاهانه دانست که بیشتر در خدمت نمایش شکوه و عظمت

پادشاه در اعمال و احوال مختلف آنان است.

این هنر در بر گیرنده طیف گسترده ای از نقوش گیاهی جانوری و گاه با مضامین نمادین است که

 مشخصه هنر ساسانی محسوب میشودودر بسیاری از آثار فلزکاری ومعماری و بافته ها قابل

تشخیص است.بر جسته ترین آثار معماری دوره ساسانی را میتوان در بناهایی چون کاخ اردشیر

اول معروف به " قلعه دختر " در فیروز آباد و کاخ سروستان وکاخ تیسفون یا  "ایوان

 مدائن"(طاق کسرئبرخی آتشکده ها همچون آتشکده فیروز آباد دید.

در این دوره برای تزئینات معماری کاخها و ابنیه از عوامل مختلفی همچون موزائیک کاری 

نقاشی روی دیوار و گچبری و نقش برجسته استفاده میشد.

هنر قالی بافی نیز در این دوره رواج زیادی داشت .از این میان فرش "بهارستان"است که با

نخهای ابریشم و زرین و سیمین بافته شده و با هزاران قطعه جواهر مرصع بوده ونقطه عطف

هنر قالیبافی ساسانی محسوب می شود.این قالی در کاخ تیسفون قرار داشت.

هنر ساسانی در طی ۴۰۰سال حکومت ساسانیان جلوه ای از وحدت را در عین تنوع و کثرت آن پدید آورد.



:: بازدید از این مطلب : 558
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : 4 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رها

 

 

هنرها و فنون و اختراعات تمدن هخامنشی

 

۱-مهندسین ایرانی موفق میشوند کانالهای پیشرفته ای بسازند

 و در زمینه سد سازی نیز موفقیت های زیادی کسب نمایند.

۲-تعدادی جاده از جمله جاده شاهی احداث میشود.

۳-استفاده از فلز روی

۴-در سال ۵۲۵ق.م داریوش اول کانال سوئز را بین دره رود نیل و دریای سرخ میسازد.

۵-اطلاعات کافی و مهارت فراوان در ساخت ظروف و اشیا فلزی و فلزات گرانقیمت.

۶-ساخت کانال آتوس و پل بر روی هلس پونت توسط خشایار شاه.

۷-ساخت و احداث حلقه چاه های قنات در خرگه .

۸-کشف چاه های نفت .

۹-وجود هنر و صنعت قالیبافی.

۱۰-ساخت بناهای پاسارگاد به دستور کوروش کبیر.

۱۱-ساخت و احداث مجموعه عظیم تخت جمشید به دستور داریوش کبیر



:: بازدید از این مطلب : 533
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : 4 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رها

 

کوروش کبیر

مورخین معتقدند که کوروش شاهی بوده با عزم و عاقل و

رئوف .کاری را که شروع میکرد تا آخرش میرفت و هیچ

کاری را ناقص نمیگذاشت.در موارد مشکل به عقل بیش از

قوه متوصل میشدو بر خلاف پادشاه آسور و بابل و غیره با

مردم مغلوب رئوف مهربان  بود .

به شاهان مغلوب به اندازه ای مهربانی میکرد که آنها

دوست صمیمی کوروش میشدندو در مواقع مشکل به او یاری می نمودند.

با مذهب و معتقدات ملل کاری نداشت بلکه آداب مذهبی آنها

را محترم می داشت .شهر ها  مما لکی که تحت تسلط او در

می آمدند معرض قتل وغارت واقع نمی شدند.

این شاه عالیقدر یک انقلاب اخلاقی را در عالم قدیم باعث

شده و طرز نوینی از حیث سلوک با ممالک  تابعه و ملل مغلوبه در عالم قدیم داخل کرده است.

کوروش یکی از دو یا سه شخصیت عهد قدیم است که

اسمشان به اذهان مردمان و ملل عصر ما

خیلی مانوس است.



:: بازدید از این مطلب : 554
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : 4 اسفند 1388 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد